نتایج جستجو برای عبارت :

از برای نداشتنت

انشای بسیار زیبای یکی از دوستام، حتما بخونیدش!
مستی به وقت نیمه شب
درست در تکاپو برای یافتنی اوجی دردناک برای این سری که گرمای پرواز بر فراز نوشته را بال بزند و بعد در نقطه ای که انتظارش را ندارید با ترس سقوط آشنا کند.

ادامه مطلب
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.
تو کجایی 
تویی که دلت برای منی که دلتنگم نمی گیرد 
کجایی ببینی که خسته ام از نبودنت ، از نداشتنت
تو یک رویایی 
وجود نداری
مرا باش دارم برای خیالاتم می نویسم
می بینی این یعنی جنون
وای به حال این که واقعا بودی !
می دانی چه چیزی مرا شیفته ی تو می کند 
غرورت!
این که به هیچ دختری نگاه نمی کنی 
این که قلبی پر مهر داری و فقط مرا دوست داری 
دلم برایت تنگ شده
کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منتظر بودیم اسنپ بیاد. میخواست بره راه آهن. میخواست بره.برگشتم بغلش کردم.
گفت منم دلم برات تنگ میشه ولی این موقعیت واقعا عجیبه.
خندید.
خندیدم.
نفهمید چقدر منتظر اون لحظه بودم.
.
.
.
میدونم هرچی کمتر نزدیکش باشم به نفع خودمه
ولی دلم که نمیدونه.. قلبم که نمیفهمه
تظاهر به دوست نداشتنش خیلی ضعیفم کرده..
پولیش و واکس 3 اکستریم هایبریدنت سوناکس : 

پودر اکسید آلومینیومی بسیار ریز باعث رفع نور Verkratzungen ، لایه های خشک شده و صاف شدن رنگ می شود.
براق عمیق و براق ، ترمیم و ترمیم شدید رنگ کارایی دارد.
مناسب برای بدنه
براق کننده، محافظت کننده، پولیش کاری،تشکیل لایه‌ای با دوام بر روی رنگ خودرو

شناسه محصول : 202200
دانلود آهنگ بنیامین محیا به نام قول میدم
دانلود آهنگ بنیامین محیا قول میدم
قول میدم جای من پر میشه ، بعده یه چند روزی
خودت تو آتیشی که بپاکردی قول میدم میسوزی
قول میدم حالا که میری ، جاتو به هیشکی ندم
میم مالکیت بعده اسمو ، به هیشکی نگم
هی به خودم قول میدم
ولی تقصیر من نی خاطرات منو هل میدن
به سمت تو ، ولی محکم تر بهم دست میده
حس نداشتنت هرچی من دست بهش شل میدم
هی بخودم قول میدم
ولی باز تو خلوتم من به عکسا گل میدم
تو رفتی ولی من دیوونه رو ببین
وقت
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
سلام
چه تاریخ خاص و تلخی شد....شب و روز شهادت سردار ؛ شب و روز وداع
اما 
سردار
یه نفر چقدر میتونه توی دل میلیون ها آدم نفوذ کنه... جبهه و اون حال و هوای شهدا چقدر عجیب و غریب بوده که مثل سردار همه عشق و همه ی آرزوش رسیدن به اوناست..
چه بوی خدا رو استشمام کردیم از اربا اربا شدنت...
رهبر برای نداشتنت بغض کرد و اشک ریخت...
چقدر رویایی هستی تو سردار...چقدر همه کارهایت را بیست و کامل انجام داده ای...چقدر رنگ و لعاب حضرت عباس داری و چقدر نبودنت سخت است..
حتی الا
خیلی اتفاقی صفحه جدیدشو پیدا کردم و از اذان صبح تا حالا چشمم به اشک نشسته. قلبم ورم کرده. کل قفسه سینه‌ام تپش داره. امروز یا قلبم میترکه یا غرق گریه از بی‌آبی تلف می‌شم. خدای من این چه نفرینی بود که گرییان‌گیرم شد...؟ من طاقت ندارم بشینم و تماشا کنم که منو از دلش بیرون می‌کنه. و طاقت هم ندارم ببینم آزرده‌خاطر و غمگینه. نمی‌تونم فکر کنم. کاش نبودم...
+ آهای غمی که مثل یه بختک رو سینه‌ی من شده‌ای آوار از گلوی من دستاتو بردار دستاتو بردار از گلوی
 
بیشتر آدما دوست ندارن توی تنهایی بمیرن. چی از این خودخواهانه تر؟ چی از این مضحک تر؟ کنارِ دیگران زندگی میکنی، اونا رو به خودت وابسته میکنی، آدما دوستت خواهند داشت و بعد، کنارِ اونا می میری. زنده ها؟ رنج می کشن، اشک میریزن، به خاطر نبودنت، به خاطر نداشتنت ناامید میشن از زندگی و تو کجایی؟ 
زنده ها مجبورن برات مراسم ختم و یادبود بگیرن و با چشمایی که اشکاش خشک شده ببینن که عده ای به بهانهء تسکین اونا دور همدیگه جمع میشن و حرف میزنن و میخندن. زند
برای تمام شب‌ها.
این را دیشب توی نوشته‌هام نوشتم و زیرش همه چیز خالی ماند. دیدی بعضی بغض‌ها چنان در گلویت می‌ماند که هیچ حرفی را نمی‌توانی بزنی و این‌ همه‌ هم نداشتنت را بهانه می‌آوری؟ این من بودم و این چند روز.
در این میان، یخ زده و منتظر و پاییز زده به تمام این چند روز فکر می‌کنم و به لحظه‌هایی که پاییز بودند و گذاشتم محو شوند. این گذاشتن چه‌قدر ملال‌انگیز است. فراموش کردن. فراموش. بهانه کردن. بهانه.
لحظه‌‌هایی‌ش یادم ههستست. دستت. نق
فرقی نمیکند
سردترین ماه سال باشد
یا گرم‌ترین،،،
جمعه‌ها
هوای نداشتنت سخت است...!
..
.
واژه هایم 
دستِ توست ..
باشی سپید می شوند ..
بخندی سیب می چینند ..
اخم کنی آشفته حال ..
به آغوش که می رسند
گونه هاشان داغ 
جان به لب می شوند .. 
فقط نرو
که هیچ واژه ای 
برای این محال
برابری نمی کند ...
لیلا_مقربی
.......
احساس خوبی به آدما دست میده
وقتی میشنوی یکی میگه
"مواظب خودت باش" 
اما احساس خیلی بهتری بهت دست میده
وقتی میشنوی یکی میگه
"خودم مواظبتم...!"
احمد_حلت
.....
بی
من اینجا منتظر نشستم. نمی دونم تا کی باید منتظر بشینم، یا اصلا هیچوقت اتمامی هست یا نه. این غم برای من هنوز تازه ست. احساسم شبیه به پسربچه ایه ک تو شهر بازی دست پدرش رو ول کرده و با همه جهان تنها مونده. لبخند مردم کنارش کش میاد و ترسناک شده. صدای غریو براش ترسناکه، رنگ ها پر رنگ و هوا پر از خفقانه. انگار همه سایه های دنیا روی صورتش افتاده باشه. قلب من آماده ست با شنیدن کوچکترین صدایی، شبیه به صدای تو از حرکت بایسته. و دیه به چشمام شک دارم، برای دید
 
"۲۰روز نداشتنت"
 
با امروزمیشود۲۰روز..
من ۲۰روز کمبودداشتم..
کمبودنداشتنت درزندگی ام..
من اسمش،رانمی گذارم زندگی،میگذارم زجر همراه بادرد.
حال امروزه هایم راشجریان وصف میکندوقتی باآن سوزصدایش میخواند:
_دستاتوبردار،ازگلوی من.
انگارکسی دستانش را دور گلویم می آویزد،
_دســتاتوبردار،ازگلوی من.
تامرز مردن مرامیکشاندوبه یکباره مرارهامیکند.
میدانم که قصدآزارم رادارد...
اینکه مجبورم یک روزدیگرهم بی تو زنده بمانم.
 
                                   
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.شایدبرایش دنیاجوردیگری معنی پیدامینمو
من اینجا منتظر نشستم. نمی دونم تا کی باید منتظر بشینم، یا اصلا هیچوقت اتمامی هست یا نه. این غم برای من هنوز تازه ست. احساسم شبیه پسربچه ایه ک تو شهر بازی دست پدرش رو ول کرده و با همه جهان تنها مونده. اون دنیای رنگارنگ و چراغای پر رنگ و حس شادش حالا کاملا برعکس شده. رنگ ها به طرز تب آلودی غلیظ شدن و صداها زیادی بلندن، انگار سایه ی مردم و تمام اون وسایل بازی روی صورتش افتاده باشه و دنیا به سمتش خم شده تا بگیرتش، تا برای همشه گم شده بمونه. حالا انگار،
از حال و احوال این روزها اگر پرسی، نه ابری و بارانی، نه بادی و طوفانی، که آلوده است کأنهو هوای دودی و آلودۀ تهران. آدم‌های این روزها؟ همه به جز معدودی، شیفتۀ خودند و خصم آدمیزاد. کاری که دوست دارم؟ خلوتِ با خویشتن و صلۀ ارحام. کاری که دوست ندارم؟ ملاقات با آن‌ها که پیش از این از ایشان زخم خورده‌ام و زبانم یارای پاسخ دادن به بی‌حرمتی‌هاشان را نداشته؛ هرچند سکوتم را از روی «توسری‌خوری» دانسته‌اند، نه حرمت نگه داشتن و ادای احترام. چه چیز آرا
برای تو مینویسم ، برای تویی که مرا از یاد بردی
برای تویی ک خاطرات شیرینت عمیق ترین زخم هارا ب قلبم میزند
برای تو مینویسم تویی که تماما خاطرات شیرین بودی و من اکنون کوهی از غم و دردم
من در این تاریکی با تن و روحی خسته و قلبی سرشار از زخم زمانه برایت مینویسم
مینویسم از لحظه ای که کاش نرفته بودی ، رفتن تو یک طرف و شروع جنون من طرفی دیگر 
مینویسم از تو برای تو 
مینویسم از نرمی دستانت ،از مهربانی قلبت ،از هوش و تیزبینی چشمانت 
مینویسم از قلبی که برا
برای تو مینویسم ، برای تویی که مرا از یاد بردی
برای تویی ک خاطرات شیرینت عمیق ترین زخم هارا ب قلبم میزند
برای تو مینویسم تویی که تماما خاطرات شیرین بودی و من اکنون کوهی از غم و دردم
من در این تاریکی با تن و روحی خسته و قلبی سرشار از زخم زمانه برایت مینویسم
مینویسم از لحظه ای که کاش دوباره پیامی و حرفی نزده بودی ، پیام تو یک طرف و شروع جنون من طرفی دیگر 
مینویسم از تو برای تو 
مینویسم از نرمی دستانت ،از مهربانی قلبت ،از هوش و تیزبینی چشمانت 
مین
 
راستش بین دوست داشتن یا نداشتنت موندم ! یه روزایی که چشم باز می کنم و شعله خوشرنگ و آبی بخاری رو میبینم و ناامیدانه و اخمالو تخت گرم و نرمم رو ترک میکنم و شروع میکنم لایه لایه لباس روی هم پوشیدن و چاقی عجیبی از وجودم به نمایش میذارم و بعد توی سوز سرد صبح میرم تا سر خیابون که یه تاکسی محض رضای خدا منو سوار کنه و بعد اگه به موقع برسم به مقصد  با دماغی قرمز پا به محل کارِ شبیه یخچالم میگذارم  اون موقع ها اصلا دوستت ندارم و این دوست نداشتن میاد
 
 
 نیاز دارم با تو حرف بزنم و سیر ببینمت. از نزدیک ببینمت، شفاف و بدون فاصله، چشمانت را وارسی کنم، گونه‌ات را که میخندند یا نه، لبانت را دقیق شوم که چه میگویند... همیشه نیاز داشتم و البتّه از اینکه ندارمت فرار کرده‌ام. خودم را گول زده‌ام، بیهوده خودم را این من ساده را گول زده‌ام که نبودنت و نداشتنت توجیه‌پذیر است، امّا نبود. بودنت ساده‌ترین اتّفاق میتوانست باشد، امّا برای من نبود. اینکه باشی میتوانست ساده‌ترین اتّفاق جهان و شیرین‌ترین
وقتی خیلی یهویی تو ساعت استراحتم، زندگیمو مرور میکنم وتوخاطراتم غرق میشم و خودمو اطرافیانی که به نوعی در خاطره هام نقش دارن یا نه!فقط از تو خاطره هام رد شدن اونم به اشتباه یا با بودن خودم کنارشون، به عنوان یه دلگرمی یه مُسکن، شدن یه خاطره کم رنگ حتی یه گوشه ای از ذهنم، با خودم میگم؛کاش آدما، تو زندگیشون، هیچوقت عاشق کسی نشن که بعدها، با یادآوری اون شخص،حالشون از خودشون بهم بخوره!یه وقتایی اشتباهی، آدمای اشتباهی رو دوست داریم، امیدوارم هیچو
به چه می‌اندیشی!
نگرانی بیجاست...
عشق اینجا
و‎ ‎خدا هم اینجاست،
لحظه‌ها را دریاب
زندگی در فردا
نه، همین امروز است!
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه و زیبا
 
یك زن
برای زیبا ماندن
به دوستت دارم های
مردی نیاز دارد
كه هرروز آرام
در گوشش زمزمه كند
 
+++++++++++++++++++++++++++++++
اس ام اس های عاشقانه کوتاه
 
وقتی انسان‌ها همدیگر را دوست داشته باشند، همدیگر را می‌بخشند. اما وقتی دائما مجبور به این کار شوند، از دوست داشتن دست برمی‌دارند...!
 
++++++++++++++++++++
وقتی خیلی یهویی تو ساعت استراحتم، زندگیمو مرور میکنم وتوخاطراتم غرق میشم و خودمو اطرافیانی که به نوعی در خاطره هام نقش دارن یا نه!فقط از تو خاطره هام رد شدن اونم به اشتباه یا با بودن خودم کنارشون، به عنوان یه دلگرمی یه مُسکن، شدن یه خاطره کم رنگ حتی یه گوشه ای از ذهنم، با خودم میگم؛کاش آدما، تو زندگیشون، هیچوقت عاشق کسی نشن که بعدها، با یادآوری اون شخص،حالشون از خودشون بهم بخوره!یه وقتایی اشتباهی، آدمای اشتباهی رو دوست داریم، امیدوارم هیچو
به تو نگاه کردن
آتشی ست، 
مانده از سال های سوختنم
زیر خاکستر
این سرفه های از سرِ نگفته ها و خجالت
چیزی را عوض نمی کنند
من هنوز به اندازه ی نداشته هایم 
دوستت دارم
نداشته هایی که قد کشیده تر از سال های قبل
مسافت بین ما را بیشتر می کنند؛
کیلومترها راه آمده ام
و اینک
در میان دست هایت هزارتوی بی پایانی را می بینم
که مرا یاد چین های روی پیشانی ام 
-همان سوغات سال های سوختنم-
می اندازد؛
دوستت دارم 
به اندازه دلبستگی خسته ای به خواب
و دلتنگم 
به اندازه
حمایت از جمله چین
کمپین حمایت از سازنده جمله چین و روند ساخت
امروز در روند ساخت جمله چین به نتایجی رسیده ایم که ارزشمند هستند و نشان دهنده قدرت برنامه نویسی ایرانی است . با اینکه تماما انگلیسی می باشد اما ایرانی های فارسی زبان در زمینه برنامه نویسی پیشتازند . امیدوارم در این شرایطی که هم باید بیکدیگر کمک کنیم نرم افزار جمله چین من به شما کمک کرده باشد . امیدوار باشید که در نسخه های بعدی این نرم افزار شامل تحولات بسیاری می شود . من خودم به شخصه
بگذار تا انقلاب نشده است با یکدیگر حرف بزنیم، فردا که یا تو زور داری یا من، دیگر حرف حرف زور خواهد بود. بگذار آن آدم‌هایی که خاک شدند و خاکشان گِل شد و گِلشان دیوار شد از توی دیوارهای گلی بیرون آیند و با من و تو حرف بزنند. بگذار همین حالا که تو حجاب داری و من نه، سر به سر هم بگذاریم، فردا شاید نه روسری‌ای باشد نه سری. بگذار همین حالا که من و تو تنها قلم به دست داریم اندکی باهم قدم بزنیم فردا شاید قلم تو را شکستند یا قلم ران من را. چه کسی می‌داند ش
حمایت از جمله چین
کمپین حمایت از سازنده جمله چین و روند ساخت
امروز در روند ساخت جمله چین به نتایجی رسیده ایم که ارزشمند هستند و نشان دهنده قدرت برنامه نویسی ایرانی است . با اینکه تماما انگلیسی می باشد اما ایرانی های فارسی زبان در زمینه برنامه نویسی پیشتازند . امیدوارم در این شرایطی که هم باید بیکدیگر کمک کنیم نرم افزار جمله چین من به شما کمک کرده باشد . امیدوار باشید که در نسخه های بعدی این نرم افزار شامل تحولات بسیاری می شود . من خودم به شخصه
الکترسیته:  الكترسیته انرژی نهفته ای در طبیعت و وجود آن در بعضی از مواد موجود درجهان میباشد این نیرو به صورت های مختلف میباشد و دارای 2 قطب میباشد اما به صورت كلی میتوان الكترسیته را به دوبخش تقسیم كرد الكترسیته ساكن++این حالت از الكترسیته عنصری كه آن را بو جود می آورد دارای قطب مثبت+میشود مانند وسیله پلاستیكی كه بر اثر مالش دارای قطب مثبت میشود یا بدن انسان كه بر اثر برخورد با این گونه اشیاء درای قطب مثبت الكترسیته ساكن میشود فقط زمین تامین
هر روز از تویی که فکر نکنم هیچوقت این نوشته را بخوانی دورتر می‌شوم. "من برایت می‌مُردم اما وصله‌ی تو نبودم". خودت خوب می‌دانی، تو را اندازه چشم‌هایم دوست داشتم و خوب‌تر میدانی که چقدر مردمک همین چشم‌ها، بعدِ هزار بحث و دعوایی که داشتیم، برای تو لرزیده بود. 
میدانم دوستم داشتی و میدانی که دوستت داشتم اما برای هم کافی نبودیم.
من توی پارک‌های زیادی کنارت سرخوشانه قدم زده بودم و تو به سیگارهای زیادی جلوی من پک زدی و من یا با لبخندِ مهربانی،
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
بی شعور ترین فرد نزدیک به من با مامانم امروز بحث کرد سر اینکه چرا دوساعته خونه نبوده و زودتر نیومده و فقط کنار دوستش بوده برای دلداری دادن بهش که بچه ش بستریه!
خب نمیفهمم دیگه،  چه کارش میشه کرد؟
خب ، بی ریا نبودن تنها دغدغه ی زندگی منه ، که این آدم‌بی شعور از ریا کار ترین ادم های روی کره ی خاکیه،  تظاهر کننده ترینه! کاملا مشخصه چقدر پر از تنفرم وقتی دارم‌می نویسم ازش ،
امروزم جلوی مهمونمون که نمازخونه، بلند شد جانماز آب کشید! اخه لعنتی ... چی ب
راستش آنچه بین من و تو می‌گذرد را اگر بخواهم در جمله‌ها جا بدهم تنها حرف‌های ناقص و نارسایی خواهند بود، اما چاره‌ای جز نوشتن هم ندارم. چرا که هم ثبت کردن دل‌گذشت‌ها و پیشامدها را دوست دارم و هم نوشتن کمکم می‌کند که این غلیان احساسات را به نوعی آرام‌تر کنم. از آخرین باری که دیدمت یا بهتر است بگویم بلاخره دیدمت، چهار روز می‌گذرد. هفته پیش دو بار دیدمت و هر دوبارش سرشار از لذت و سکون و آرامش بود. علاوه بر این باید بگویم مکالمه‌ای که منجر به
خب انیو اونی های گلم واسه همتون شعر بگفتم ککک امیدوارم دوست داشته باشین هر چند چرتو پرته...هر کی رو یادم رفته بگه حتماااااااا چون خیلی واسم مهمه پس بگین فدای شما
من در غیاب تو همچون گلی شکوفه زن(در وصف اونی سیما کک).............

اونی انا:
همعن گه که تو را دیدم از مهر تو خندیدم

اونی عسل:
عسل عسل ضرب المثل..هر قطره اش خود یک مث
تقدیم به اونی عسل عسل گروهمون

رفتیو با رفتن تو شکوفه ها بریختند....برگرد که با برگشتنت همه بهارها شود....اونی محدثه

........تو در هما
در عکس نوشته
مردن برای پروفایل شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید متفاوت ترین
عکس نوشته در مورد مرگ و مردن عاشقانه در کمال تنهایی و ناامیدی را مشاهده
کنید و …
عکس نوشته مردن برای پروفایل
همین که به مردن می رسانی مرا
یعنی زندگی ام دست توست.
عکس نوشته دلم میخواد برم کما
جمعه را فراموش کن
دل به تقویم سیاه این روزها نبند
پنج شنبه زنده است هنوز
با تمامی مردگان خویش…
عکس نوشته مرد سلامتی رفیقاش
از من زنی هنوز
توی عکس های قدیمی
با تو خوشبخ

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها